کد مطلب:1792 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:381

(26) توبه
توبه در لغت به معنای بازگشت است. كلمه بازگشت وقتی به كار می رود كه محل یا حالتی را مكان یا حالت اصلی برای بازگشت كننده در نظر گیریم. توبه در اصطلاح نیز از همین معنای لغوی برخوردار است. بنده ای كه در اثر جهل یا غفلت در برابر شهوات ناتوان بوده و گناه كرده است، از فطرت اصلی خود كه خداشناسی و خداجویی است خارج شده است، زیرا مقتضای خداجویی و كمال خواهی انسان، عمل به نیكی ها و ترك گناه است. هر گاه بنده گناه كار پرده جهل و غفلت را كنار زند و در زشتی عمل گذشته خود اندیشه كند، در می یابد كه گناه او را از كمال بازداشته و از خداوند دور كرده است. سپس احساس پشیمانی بر او غالب می شود و قصد می كند دوری حاصل از گناه را برطرف سازد و جهت حركت خود را عوض كند. گناه، حركت پشت به خداست و موجب بعد از اوست. پشیمانی حاصل از رفع جهل و غفلت، انگیزه تغییر جهت حركت را پدید می آورد. برای تغییر جهت نخست باید توقف نمود. توقف گناه، همان ترك گناه است. پس از توقف باید در جهت مخالف گذشته یعنی به سوی خدا حركت كند. حركت به سوی خدا یعنی جبران گذشته و ادامه حركت در آینده، توبه تركیبی از این آگاهی، پشیمانی و جبران است. توبه كننده، بازگشت كننده به فطرت اصلی خویش و مسیر اصلی حركت انسان است او كه از وجود خدا وصفاتی همچون علم و بصیرت و كیفر دهندگی خدا غافل بوده و از فرامین او یا زشتی نافرمانی او غفلت نموده است، پس از زدودن غفلت به سوی خدا بازگشت می كند و خواهان جبران گذشته می شود.





بازگشت توبه كننده با بازگشت خداوند همراه است. یعنی هر گاه گناهكار به مقتضای فطرت خویش باز می گردد و ترك گناه كند، خداوند نیز به رحمت خویش باز می گردد، چرا كه:





ان اللَّه هو التواب الرحیم؛ (261)





در آیات زیادی از قرآن این بازگشت متقابل بیان شده است:





فمن تاب من بعد ظلمه و اصلح فان اللَّه یتوب علیه ان اللَّه غفور رحیم؛ (262)





پس هر كه بعد از ستم كردن توبه كند و جبران نماید، خداوند توبه او را می پذیرد، خداوند آمرزنده مهربان است.





پذیرش توبه بنده از سوی خداوند با تعابیری همچون یتوب علیه بیان شده است، زیرا خداوند نیز در آغاز و در اصل با بنده خویش با رحمت و مهربانی عمل می كند و كیفر دهی و غضب خداوند پس از ناسپاسی و عصیان بنده رخ می دهد. پس بازگشت خدا به معنای رجوع به رحمت و مهربانی است كه در رفتار خداوند با بنده اصل است.





در قرآن كریم آیات بسیاری درباره توبه وجود دارد. در این آیات می توان شرایط و آثار توبه را یافت. این آیات مؤمنان را به توبه دعوت كرده اند:





و توبوا الی اللَّه جمیعا ایها المؤمنون لعلكم تفلحون؛ (263)





ای مؤمنان، همگی به درگاه خدا توبه كنید امید است كه رستگار شوید.





هر كس به غایت وجود خویش آگاه باشد و نقش گناه را در هلاكت و دوری از سعادت بداند با اطلاع از گناه بودن یك عمل و آگاهی از عواقب سوء آن، حكم خواهد كرد كه ترك آن گناه مقدمه ضروری رسیدن به سعادت است. خداوند در این آیه به همین حقیقت اشاره فرموده است تا عقل های غفلت زده را بیدار كند و راه رستگاری را به آنان یادآور شود.





توبه ای كه پس از آن گناهی انجام نگیرد رستگار كننده است و خداوند نیز به این گونه توبه دعوت می كند:





یا ایها الذین آمنوا توبوا الی اللَّه توبة نصوحا عسی ربكم ان یكفر عنكم سیئاتكم و یدخلكم جنات تجری من تحتها الانهار؛ (264)





ای كسانی كه ایمان آورده اید به درگاه خدا توبه ای راستین كنید، امید است كه پروردگارتان بدی هایتان را از شما بزداید و شما را به باغ هایی كه از زیر درختان آن جویبارها روان است در آورد.





در روایات ائمه معصومین (ع) نیز عباراتی كه مؤمنان را به توبه ترغیب می كنند بسیار است. در برخی از روایات شدت اشتیاق خداوند به توبه بندگان بیان شده است تا شدت دوستی خداوند به توبه كنندگان معلوم گردد و انگیزه توبه قوی گردد.





خداوند خود در قرآن فرمود:





ان اللَّه یحب التوابین. (265)





امام صادق(ع) فرمودند:





ان اللَّه اشد فرحا بتوبة عبده من رجل اضل راحلته و زاده لیلة ظلماء فوجدها فاللَّه تعالی اشد فرحا بتوبة عبده من ذلك الرجل براحلته حین وجدها؛ (266)





شادمانی خدا از توبه بنده اش بیشتر از شادمانی كسی است كه مركب و توشه سفرش را در شبی تاریك گم كند و سپس آن را بیابد؛ پس شادی خداوند متعال از توبه بنده اش بیشتر است از شادمانی آن شخص به هنگام باز یافتن مركب و توشه اش.







اقسام توبه

توبه یا توبه عموم مردم است كه بازگشت از نافرمانی و معصیت خداست و یا توبه معصوم است. معصوم معصیت نمی كند، لذا توبه او از فعل حرام و ترك واجب نیست، بلكه توبه معصوم توبه از ترك اولی است. قسم سوم توبه نیز، توبه سالكان طریق خداست كه هر گونه توجه به غیر خدا را گناهی بر خود می شمارند و آن را موجب خسارت خویش می دانند.





الف - توبه عموم مردم همان است كه خداوند همه مردم را به آن امر فرموده:





توبوا الی اللَّه جمیعاً ایه المؤمنون. (267)





اراده ترك گناه به دو صورت ممكن است: گروهی از مؤمنان فرمان خدا را اجرا می كنند كه فرمود:





یا ایها الذین ءامنوا توبوا الی اللَّه توبة نصوحا. (268)





اینان از همه گناهان توبه می كنند و به گناه باز نمی گردند مگر لغزش هایی كه هر غیر معصومی به آن مبتلا می شود. این گروه چنان كه در ایه 8 سوره تحریم آمده است، امید است كه مورد مغفرت واقع شوند و به بهشت درآیند.





گروهی دیگر از گناهان كبیره توبه می كنند و واجبات مهم را انجام می دهند. توبه این گونه افراد خالص و كامل نیست. این گونه افراد مصداق این آیه مباركه هستند:





الذین یجتنبون كبائر الاثم وافوحش الا اللمم ان ربك وسع المغفرة هو اعلم بكم اذا انشاكم من الارض و اذا انتم اجنة فی بطون امهتكم فلا تزكوا انفسكم هو اعلم بمن اتقی؛ (269)





آنان كه از گناهان بزرگ و زشت كاری ها، جز گناهان صغیره، دوری می كنند پرودگار تو به آنها آمرزشی گسترده دارد. او به شما از همه آگاه تر است. از آن هنگام كه شما را از زمین آفرید و در آن موقع كه به صورت جنین در شكم مادرانتان بودید، پس خودستایی نكنید او به حال پرهیزگاران داناتر است.





این دسته از افراد هر گاه دچار گناهی می شوند، دوباره توبه می كنند و خداوند آنان را كه چنین توبه می كنند و خطای خود را موجب ناامیدی قرار نمی دهند دوست دارد. امام صادق(ع) فرمودند:





ان اللَّه یحب العبد المفتن التواب و لم یكن ذلك منه كان افضل؛ (270)





خداوند بنده ای را كه چون در فتنه گناه افتد توبه می كند دوست دارد و هر كس این گونه نباشد یعنی در گناه نیفتد و تكرار توبه نكند برتر است.





گروهی دیگر پس از توبه مقاومت می كنند، ولی پس از مدتی دوباره به گناه عمدی مبتلا می شوند و در عین حال واجبات را انجام می دهند و بیشتر گناهان را ترك می كنند، ولی در برابر برخی از گناهان مقاومت خود را از دست می دهند و مرتكب گناه می شوند و پس از آن نادم می گردند و در توبه مجدد دچار تسویف می شوند. اینان مصداق این آیه هستند كه:





و آخرون اعترفوا بذنوبهم خلطوا عملا صلحا و أاخر سیئا عسی اللَّه ان یتوب علیهم ان اللَّه غفور الرحیم. (271)





و گروهی دیگر به گناهان خود اعتراف كردند، و كار خوب و بد را به هم آمیختند، امید می رود كه خداوند توبه آنها را بپذیرد. به یقین خداوند آمرزنده و مهربان است.





این گروه چون بر تسویف شیطانی غلبه كنند و توبه كنند، امید است بخشوده شوند و خداوندبا آمرزش و مهربانی خود با آنان رفتار می نماید، ولی همواره در این خطر هستند كه پیش از آن كه موفق به توبه شوند عمرشان به سر آید.





گروهی دیگر پس از توبه و مقاومت در برابر گناه، دوباره مرتكب گناه می شوند، ولی پشیمان نمی شوند و در اندیشه توبه نیستند. این دسته، از جمله اصرار كنندگان بر گناه هستند. این گونه افراد به دشواری می توانند ایمان به توحید را در درون خود محفوظ دارند و مؤمن از دنیا بروند. اگر كافر از دنیا روند، اهل آتش خواهند بود و اگر مؤمن از دنیا بروند در صورتی كه طاعات آنان از بدی هایشان بیشتر باشد امید است اهل نجات باشند.





دسته ای از افراد هستند كه از گناه خویش پشیمان می شوند و توبه می كنند و علاوه بر آن عقوبت دنیایی نیز می بینند. این گونه افراد را خداوند عذاب نخواهد كرد.





از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است كه فرموده:





الذنوب ثلاثة: فذنب مغفور، و ذنب غیر مغفور، و ذنب نرجوا لصاحبه و نخاف علیه؛





گناهان سه گونه اند، گناه بخشوده، گناه نابخشوده و گناهی كه برای انجام دهنده آن امید بخشایش داریم و نیز از نابخشوده بودنش بیمناكیم.





از ایشان خواستند كه هر یك از اقسام سه گانه را توضیح دهند. ایشان درباره گناه بخشوده فرمودند:





اما الذنب المفغور فعبد عاقبه اللَّه علی ذنبه فی الدنیا، فاللَّه تعالی احلم و اكرم من ان یعاقب عبده مرتین؛ (272)





اما گناه بخشوده گناه بنده ای است كه خداوند او را بر گناهش در دنیا كیفر نموده است، پس خداوند متعال شكیباتر و كریم تر از آن است كه بنده اش را دوبار كیفر نماید.





ب. توبه معصوم چنان كه گفته شد توبه از معصیت نیست. بلكه توبه از ترك اولی است؛ برخی از توبه های انبیاء در قرآن كریم از این قبیل است. توبه حضرت ادم از این قبیل است:





فتلقی ءادم من ربه كلمت فتاب علیه انه هو التواب الرحیم؛ (273)





سپس آدم از پروردگارش كلماتی را دریافت نمود و خدا بر او ببخشود، آری او است كه توبه پذیر مهربان است.





ج. توبه اولیاء و سالكان طریق الهی، پیامبر اكرم(ص) و اهل بیت سومین (ع) قسم از اقسام توبه است. توبه های مذكور در ادعیه اهل بیت از این قبیل است. در قرآن كریم وقتی از بخشودن پیامبر یاد شده است، مقصود بخشودن گناهی در این رتبه بوده است:





انا فتحنا لك فتحا مبینا* لیغفر لك اللَّه ما تقدم من ذنبك و ما تأخر؛ (274)





ما تو را پیروزی آشكاری دادیم* تا خداوند از گناه گذشته و آینده تو در گذرد.





گناه آنان كه در این مرتبه قرار دارند، معصیت منافی عصمت نیست، بلكه مقصود گناهی متناسب با مقام عصمت است. برای اولیاء واقع شدن در طبیعت و اشتغال به تدبیر امور دنیای، موجب رنج است و آنان از این كه ناگزیر به زندگی در عالم طبیعت هستند دچار كدورت می شوندو آرزو دارند حتی این مقدار از توجه به طبیعت وجود نمی داشت تا فقط به خداوند توجه می نمودند و در ذكر دائم او بودند. پیامبر اكرم(ص) می فرمودند:





انه لیغان علی قلبی حتی أستغفراللَّه تعالی فی الیوم و اللیلة سبعین مرة؛ (275)





گاه دلم را كدورتی می پوشاند تا آن كه روز و شب هفتاد بار از خداوند آمرزش بخواهم.





در خاتمه بحث اقسام توبه، باید گفت تقسیمی كه ذكر شد، بر حسب اختلاف معانی و مراتب گناه بود كه ناشی از اختلاف مرتبه توبه كنندگان است.







شرایط توبه

توبه دو ركن اصلی دارد كه بدون آن هیچ توبه ای محقق نمی شود: نخست پشیمانی از گناه و دوم عزم بر ترك گناه در حال و آینده به قصد تقرب به خداوند علاوه بر این اركان شرایطی نیز برای توبه وجود دارد كه آن شرایط به طور خلاصه عبارت است از:





جبران گذشته:

جبران گذشته به تناسب انواع گناه به شیوه ای خاص صورت می گیرد. امیرالمؤمنین(ع) در عباراتی شیوا به اركان و شرایط توبه اشاره فرموده اند. ایشان خطاب به كسی كه در حضورشان آمرزش می طلبید (استغفراللَّه می گفت) فرمودند:





ثكلتك امك، اتدری ما الاستغفار؟ الاستغفار درجة العلیین، و هو اسم واقع علی ستة معان: اولها الندم علی ما مضی، و الثانی العزم علی ترك العود الیه ابدا، و الثالث ان تؤدی الی المخلوقین حقوقهم حتی تلقی اللَّه املس لیس علیك تبعة، و الرابع أن تعمد الی كل فریضه علیك ضیعتها فتؤدی حقها، و الخامس أن تعمد الی اللحم الذی نبت علی السحت فتذیبه و الاحزان حتی تلصق الجلد بالعظم و ینشأ بینهما لحم جدید، و السادس أن تذیق الجسم ألم الطاعة كما ذقته حلاوة المعصیه، فعند ذلك تقول أستغفراللَّه؛ (276)





مادرت بر تو بگرید آیا می دانی استغفار چیست؟ استغفار درجه بلند رتبگان است و شش معنی دارد: نخست پشیمانی بر آن چه گذشت و دوم عزم بر ترك همیشگی بازگشت به آن گناه و سوم آن كه حقوق مردم را به آنان بپردازی تا خدا را چنان پاك دیدار كنی كه گناهی بر تو نباشد، و چهارم این كه حق هر واجبی را كه ضایع كرده ای ادا كنی، و پنجم این كه گوشتی را كه از حرام روییده است با اندوه ها آب كنی چنان كه پوست به استخوان بچسبد و میان آن دو گوشتی تازه روید، و ششم آن كه درد طاعت را بر تن بچشانی، چنان كه شیرینی معصیت را به آن چشاندی، آن گاه می توانی استغفراللَّه بگویی.





در این عبارت امیرمؤمنان علی(ع) به دو ركن و شرط تحقق توبه اشاره فرموده اند و سپس دو شرط را كه شرط كمال توبه است اضافه نموده اند. اگر توبه كننده شرط تحقق را ادا نكند توبه او ثمری ندارد، ولی شرط كمال این گونه نیست. فقط اگر كسی همت صعود به مراتب بالا را دارد باید علاوه بر جبران كاستی های گذشته، لذت های گذشته را نیز تدارك كند تا كامل ترین بهره را از توبه به دست آورد.





اولین شرط تحقق توبه، ادای حقوق دیگران است. ادای حقوق دیگران دو گونه تأثیر دارد: اولا رابطه انسان و دیگران را اصلاح می كند و ثانیاً شرط اصلاح رابطه انسان با خداست.





حقوق مردم، اگر اموال و املاك باشد باید به آنها باز گردانده شود و اگر توبه كننده قدرت باز گرداندن را نداشته باشد باید رضایت صاحبان مال را به دست آورد و اگر حق الناس در ارتباط با جنایتی باشد باید دیه آن را بپردازد و در مورد قصاص به صاحبان حق اجازه قصاص دهد. در صورتی كه به كسی تهمت زده باشد و یا غیبت كرده باشد، باید مورد تهمت را تكذیب كند و از صاحب حق حلالیت طلبد و اگر بر خواستن رضایت صاحب حق مفسده ای باشد باید برای صاحب حق استغفار كند.





شرط دوم تحقق توبه ادای حقوق الهی است. توبه كننده یا واجباتی همچون نماز و روزه و زكات و... را ترك كرده كه باید آنها را تا حد امكان قضا كند، و یا محرماتی را مرتكب شده است همچون دروغ و شرابخواری و... كه باید استغفار كند، پشیمان باشد و از تكرار آنها بپرهیزد.





دو شرط آخر یعنی ذوب كردن گوشتی كه از حرام روییده و چشاندن رنج طاعات بر خویشتن، چنان كه گفته شد شروط كمال توبه هستند.







آثار توبه

آثار توبه بسیار است و البته به تناسب مرتبه توبه كننده و نوع گناه، آثار توبه نیز متفاوت است كمترین آنها نجات از عذاب و بالاترین آنها رسیدن به مقامات بندگان مخلص و اولیاء الهی است. از آثار توبه می توان موارد زیرا را برشمرد:





1 - كسی كه توبه می كند مورد بخشایش و رحمت خدا واقع می شود. خداوند متعال خود فرموده است:





و انی لغفار لمن تاب و امن و عمل صلحاً ثم اهتدی؛ (277)





و به یقین من آمرزنده كسی هستم كه توبه كند و ایمان بیاورد و كار شایسته نماید و به راه راست رهسپار شود.





2 - امید به رستگاری توبه كننده از آثار مهم توبه است:





فاما من تاب و أامن و عمل صلحاً فعسی أن یكون من المفلحین؛ (278)





و اما كسی كه توبه كند و ایمان آورد و به كار شایسته پردازد، امید كه از رستگاران باشد.





3 - محو كامل گناهان اثر دیگر توبه است. امام باقر(ع) فرموده اند:





التائب من الذنب كمن لا ذنب له؛ (279)





توبه كننده از گناه همانند كسی است كه گناه نكرده است.





امام صادق(ع) فرمودند:





اذا تاب العبد توبة نصوحا احبه اللَّه فستر علیه، قیل و كیف یستر علیه، قال ینسی ملكیه ما كانا یكتبان علیه و یوحی اللَّه الی جوارحه و الی بقاع الارض ان اكتمی علیه ذنوبه فیلقی اللَّه تعالی حین یلقاه و لیس شی ء یشهد علیه بشی ء من الذنوب؛ (280)





وقتی بنده توبه خالص كند خداوند دوست دار او می شود و گناه او را می پوشاند. از امام پرسیدند: چگونه پوشیده می شود؟ فرمودند: دو فرشته او را از آن چه نوشته اند بر علیه او به فراموشی می اندازند و به اندام های و قطعات زمین وحی كند كه گناهان او را بپوشانند. پس به هنگام ملاقات خداوند خدا را در حالی دیدار كند كه گناهان او را بپوشانند. پس به هنگام ملاقات خداوند خدا را در حالی دیدار كند كه بر هیچ گناهی از او هیچ چیزی گواهی نمی دهد.





4 - یكی از آثار امید بخش توبه آن است كه خداوند كریم به كرم خویش زشت كاری های توبه كننده را به نیكی بدل می كند. خداوند در قرآن كریم پس از آن كه قاتلان و زانیان را به عذاب و زانیان را به عذاب دو چندان اخروی وعده می دهد می فرماید:





الا من تاب وأامن و عمل صلحا فاولئك یبدل اللَّه سیئاتهم حسنت و كان اللَّه غفوراً رحیماً؛ (281)





مگر كسی كه توبه كند و ایمان آورد و كار شایسته كند. پس خداوند بدی هایشان را به نیكی ها تبدیل می كند و خدا همواره آمرزنده و مهربان است.





آین آیه نوید بخش به گناهكاران امید می دهد كه جبران گذشته كنند و كاستی ها را به دارایی بدل سازند. كسی كه از عذاب آخرت و محرومیت از كمالات معنوی نگران و خائف است، حتی اگر به او بشارت دهند كه گناهان او از دفتر اعمالش محو شده است بسیار شادمان می شود؛ چه برسد كه به او بگویند اگر عمل صالح پیشه كنی، بدی های تو به نیكی بدل خواهند شد. خداوند فرموده است:





ان الحسنت یذهبن السیئات. (282)





5 - توبه اقوام از گناهان مشترك، موجب بركت و قدرت آنها می شود. حضرت هود به قوم عاد خطاب می كند و می گوید:





و یقوم استغفروا ربكم ثم توبوا الیه یرسل السماء علیكم مدراراً و یزدكم قوة الی قوتكم؛ (283)





و ای قوم من، از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او توبه كنید تا از آسمان بر شما بارش فراوان فرستد و نیرویی بر نیروی شما بیفزاید.







سؤالات

1 - آیا این عبارت صحیح است: بازگشت توبه كننده با بازگشت خداوند همراه است؟ چرا؟





2 - توبه و بازگشت بنده به سوی خدا با توبه خدا بر بنده چه تفاوتی دارند؟





3 - توبه معصوم به چه معنی است؟





4 - چه فرقی بین توبه مردم عادی با توبه سالكان الی اللَّه وجود دارد؟





5 - در این كلام امیرالمؤمنین(ع): «الذنوب ثلاثه فذنب مغفور، و ذنب نرجوا لصاحبه و نخاف علیه» مراد از ذنب مغفور چیست؟





6 - در مورد اولیاء خدا ذنب چه معنایی می دهد؟ و استغفار آن بزرگان از چه امری است؟





7 - اركان توبه چیست؟





8 - شرایط شش گانه توبه را بنویسید و مشخص نمایید كه كدام یك از این شرایط جزء شرایط كمال و كدام یك جزء شرایط تحقق توبه حساب می آیند؟





9 - توبه كننده در مورد گناه تهمت و غیبت چه وظیفه ای دارد؟





10 - برخی از آثار توبه را بیان كنید؟





11 - آثار فردی و اجتماعی توبه را بیان نمایید؟





12 - آیا منظور از تبدیل سیئات به حسنات، تبدیل گناهان انجام شده به خوبی ها می باشد؟ توضیح دهید.







--------------------------------------------------------------------------------



پی نوشتها

261 - توبه، 118.





262 - مائده، 39.





263 - نور، 31.





264 - تحریم، 8.





265 - بقره، 222.





266 - محجة البیضاء، ج 7، ص 8.





267 - نور، 31.





268 - تحریم، 8.





269 - نجم، 32.





270 - اصول كافی، ج 2، باب التوبه.





271 - توبه، 102.





272 - محجة البیضاء، ج 7، ص 30.





273 - بقره، 37.





274 - فتح، 2 - 1.





275 - محجة البیضاء، ج 7، ص 17.





276 -نهج البلاغه، كلمات قصار، 417.





277 - طه، 82.





278 - قصص، 67.





279 - اصول كافی، ج 2، باب التوبه.





280 - محجة البیضاء، ج 7، ص 9.





281 - فرقان، 70.





282 - هود، 114.





283 - هود، 52.